شب انتظار
نوشته شده در سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 1144
نویسنده : غریبه آشنا

ستاره در هوا میشمـارم

امشب بیا بر بسترم، بیمارم

امشـــب بیا بر بسترم بیـــدار بنشیــــن

که جان را با خدا مسپارم امشـب


:: موضوعات مرتبط: تصاویر , ادبیات , مذهبی , هنر , ,
:: برچسب‌ها: تصاویرمتحرک , شب غم , اتنظار , هجران ,



بیادشمع خاموش
نوشته شده در یک شنبه 13 ارديبهشت 1394
بازدید : 1250
نویسنده : غریبه آشنا

** جای ِ خالی ِ زندگی * «به یاد همسرم » در چهارمین سالگرد آسمانی شدنش همسر عزیزم به من گوش کن یک دنیا حرف برای تو دارم ، یک دنیا پر از حرفهای نگفته، یک دنیا پر از بغض های نشکفته. با منی ، هر جا و اینک آمده ام تا مثل همیشه سنگ صبور روزهای دلتنگی ام باشی! دلم به وسعت یک آسمان تیره غمگین است . صدایی نیست ، مأوایی نیست ، حتی سایبان روزهای دلتنگی نیز دیگر جوابگوی دلتنگی هایم نیست. من آمده ام! اینجا ، کنار دلواپسی های شبانه ات،‌ کنار شعله ور شدن شمع وجودت ،اما نمی دانم چرا دلم آرام نمی گیرد... دلم گرفته، دلم سخت در سینه گرفته، با تمام وجود تو را می خوانم ؛ از تو چیزی نمی خواهم جز دریای بی ساحل وجودت را، جز دستهای مهربانت را، جز نگاه آرامت را که دیرزمانی است در سیل باد بی وفای زمانه گم کرده ام. هر شب حضورت را در کلبه خیال خویش می آورم، وجودت را با تمام هستی باقیمانده در نهانخانه قلبم نهان می کنم ، چشم هایم را باز نمی کنم تا شاید بتوانم تصویرت را بر روی پلک های بسته ام حک کنم ، اما باز هم جای تو خالی است... . شاید اگر جای تو بودم ؛ کمی، فقط کمی برای مرگ تدریجی نیلوفرهای خاطره اشک می ریختم ، شاید اگر جای تو بودم ؛ طاقت دیدن چشم های خیره و خسته ات را نداشتم، شاید اگر جای تو بودم؛ بلور بغضم را با تلنگری آسان می شکستم تا بدانی، تا بدانی که چقدر دوستت دارم... . روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم! این بار به دیدنت آمده ام ، برایت گلاب آورده ام ، دستهایم تنها سنگ سردِ خانه ات را احساس می کنند اما بدان یاس های سپید احساسمان هنوز گرم گرمند

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته های شکسته , ادبیات , ,
:: برچسب‌ها: شمع خاموش , یادگاریار , عشق سوخته , سفربی انتها ,



غم انتظار
نوشته شده در شنبه 12 ارديبهشت 1394
بازدید : 1198
نویسنده : غریبه آشنا

. *هُـــوَاٰلـقائم* 

☜••• شــــاید ایــن جـمــعـه همان است شــــاید*

*بــــبـوســـم خــاکِ مُـــهـرِســجــده،گـاه را**کـــه بوده جــای پیشانی مولا*

*خـــبـــر آمـددل مـن بـی تاب اســت**شـب جـمـعه تاسحرببخواب است*

*شــاید این جـمعه همان است شاید**چــــشــم مـــن خــــواب نـــمـــانــدآیــــد*

*مهرورزان مهراوبرجان نهم**بردر میر امیران مبروم*

*میروم تاکه دمی مستی کنم**باگل نرگس به سرتاجی زنم*

*میروم تاخویشن راگم کنم**من اسیربوی آن پیراهنم*

*گرتونشناسی چه کس‌بوده امیر**میشوی دردام این دنیااســیـر*

*باهمه ی ناله یا مهدی ام**منتظرکوچه بخون خواهی ام*

*ای که توداری دوسه داغ،برجگر**داغ حسین وناله های مادری*

*ای همه امیددل عاشقان**منجی حق مهدی صاحب زمان*

*کاش که این رنج فراق قطع کنی**دردمـــــرامهــــــدیادرمـَــان کــــنی*

*کاش که علیاروکنی شفاعت* *تانشودروسیاه درقیامت*

*شعر:عــــلــــی (علیا)سرابي یاقوند*

*☜••••↔ کپی ممنوع بازنشرمجاز*


:: موضوعات مرتبط: دلنوشته های شکسته , ,
:: برچسب‌ها: شایداین جمعه بیاید , دلم دراضطراب , دلواپسی , ظهورمنجی , چشمان بیدار , رقص شمشیر ,